درقرن 15 همزمان با رنسانس مارتین لوتر طی یک شیطنت در کلیسای گوتنبرگ جنهم را از سران کلیسا خرید و چنین عنوان کرد که  دیگر هیچکس به جهنم نمی رود ....

او ادعا می کرد یهود از خویشاوندان خدای عالم است و دیگران باید چون سگانی بر سرسفره ی اینان بنشینند. در این دوران گناه به طور وحشتناکی زیاد شد و غرب را مبتذل و مفتضح کرد .

پیوریتان ها(متقیان) از انگلیس کار خود را شروع کردند و بیشتر از انجیل به خواندن تورات پرداختند و توجه خود را به نخبگان بیشتر معطوف داشتند ، ژان ژاک رسو و جان لاک از این نمونه هستند. جان لاک خود یکی از سه نفر طراح لیبرالیسم است. این خود نشان می دهد یهود یک جریان متمرکز روی نخبگان است .

 عصر روشنگری اروپا از قرن 16 و 17 شکوفا شد و پترارک نقاش معرف آن است. از دل جریان روشنگری و فعال صهیونیسم غرب گروهی به نام فبنیسم شکل گرفت که بیان اندیشه ی زن بودن ممنوع است!

کریستف کلمب کاشف قاره آمریکا البته بعد از آسیایی ها با پیوریتان ها نزد ملکه انگلستان رفته و درخواست کرد هزینه ای در اختیار ایشان قرار بگیرد که به کشف سرزمین جدید رفته و با استخراج طلا به بازسازی معبد سلیمان بپردازد. سه شخصیت، کلمب را در این سفر همراهی می کردند، که هر سه کابالیسم(صوفی یهودی) بودند . در تاریخنامه ی یهود آمده است پس از رسیدن این گروه به آمریکای امروزی و برخورد ایشان با سرخپوستان به آنها کنعانیان گفته و سرزمین ماساچوست امروزی را اورشلیم خواندند. نام آمریکا پیش از آمریکا نیو انگلند گذاشته شد و قبل تر از آن هم نیو اسراییل ، اما اسرائیلیان برای پیاده کردن برنامه های شیطانی خود نام آن را به آمریکا تغییر دادند.

جالب است بدانیم در ابتدا قرار بر این بود که عریش در مرز مصر تصرف شود و سپس اوگاندا، اما با پافشاری اسراییلی ها و طرح اینکه فلسطین لولای سه قاره است این سرزمین مورد  حمله قرار گرفت.